وقتی به خدای خودت اعتماد کردی ، راحت می نشینی . بهشت جای نشستن است. فی مَقعَدِ صِدقٍ: در جایگاه صدق و راستی. در دنیا در مجالس ذکر خدا و اهل بیت و سر سجاده ی نماز باید تمرین نشستن کرد . طوری باید نشست که گویا هیچ وقت قصد رفتن و بلند شدن نداریم . اگر راحت و آرام بنشینیم ، رحمت خدا بر ما می بارد.
سخنان حاج اسماعیل دولابی
از کتاب مصباح الهدی ص 176
نوشته : استاد مهدی طیب
اگر یک شخص غنی که به او اطمینان و اعتماد داری، به تو بگوید نگران نباش و غصه ی بدهی هایت را نخور، خیالت راحت باشد، من هستم؛ ببین این حرف او چقدر به تو آرامش می بخشد و راحت می شوی! خدای مهربان که غنی و تواناست به تو گفته است: اَلَیسَ الله بکافٍ عَبدَه: آیا خداوند برای کفایت امور بنده اش بس نیست؟ یعنی ای بنده ی من، بر ای همه ی کسری و کمبود های دنیوی و اخروی ات من هستم. این سخن خدا چقدر انسان را راحت می کند و به او آرامش می بخشد؟ لذاست که فرمود: اَلا بذِکرِ الله تَطمَئنُ القُلوب: دل ها با یاد خدا آرامش می یابد.
سخنان حاج اسماعیل دولابی
از کتاب مصباح الهدی ص179
نوشته : استاد مهدی طیب
قدیم پلو کم خورده می شد. پسر جوانی همیشه در خیال خود شب عروسی اش را ترسیم می کرد و با خود می گفت آن شب پلوی مفصلّی خواهم خورد. شب عروسی، پدرش مهمان ها را بر سر سفره دعوت کرد و به پسرش گفت : تو سر سفره نرو . پسر بی خبر از آنکه غذای مفصلّی بر ای او در حجله قرار داده اند تا با عروس خانم بخورند، از اینکه پدرش مانع شده که همراه مهمان ها غذا بخورد و شکمی از عزا در بیاورد، به شدت دلخور شد . آخر شب که مهمان ها رفتند، پدرش به او گفت: خوب حالا برو به حجله. پسر که خلقش از دست پدرش به شدت تنگ بود ، با دلخوری گفت: ارواح باباش، هر که پلو را خورده ، برود به حجله . نکند ما هم خلقُمان از دست خدا و موالیانمان تنگ باشد و وقتی راه وصال و لقاء باز می شود و ما را فرا می خوانند، مثل آن داماد باشیم؟ وقتی که با خدا خلوت می کنیم و بر سجاده ی عبادت می نشینیم و یا وقتی که موت می آید و به حجله گاه مؤمنین می رویم، نکند خلُقمان از خدا تنگ باشد.
سخنان حاج اسماعیل دولابی
از کتاب مصباح الهدیص77
نوشته استاد مهدی طیب